Tuesday, March 30, 2010

again another man... مردی دیگر

دوباره مردی دیگر بر صفحه های من نقش بست 
آنها را دوست دارم و وقتی کشیده می شند برای من مفهومی آشنا پیدا می کنند.
مرد نشسته بود و به دوردست خیره بود 
دستار سرش همرنگ محاسن سفیدش بود، من این رنگها را تغییر دادم ... دستاری تیره و محاسنی تیره تر 
شاید زمانی که جوانتر بود

No comments:

Post a Comment

whats your idea? شما چه می اندیشید ؟