Sunday, February 21, 2010

watercolor and poetry... آبرنگ چون شعر

    شعر از کارکردهای زبان است که روح ما را با حقیقت اشیا ارتباط می دهد و یاریمان می دهد با استفاده از نیروی تخیل درکی عمیق از واقعیات کسب کنیم ، این مساله با کارکرد اطلاع رسانی زبان قابل انجام نیست
ما با خواندن از عقاب، با توصیف سرما با گفتن از کوه های برفی آن ها را تعریف می کنیم ولی نمی فهمیم تا زمانی که بلند پروازی عقاب را نمی فهمیم تا زمانی که پرواز آرام و عظمت او را درک نکنیم، سرما را تعریف می کنیم ولی روح ما با آن ارتباط برقرار نمی کند تازمانی که از " ها کردن انگشتانمان در برف نخوانیم " تا زمانی که از سرخی بینی صحبت نکنیم 
در نظر من آبرنگ کارکردی مثل شعر دارد
راهی برای نفوذ به اشیا و واقعیت ها


بازار چیست؟
کوه چیست ؟
تنهایی را چطور می توان کشید؟
اینها زبان دیگری می خواهد

آبرنگ را من کنکاشی درونی می بینم،  از درک و به اشتراک گذاشتن واقعیتی که یک بار خلق می شود

   ‘Literary’ is one of the language usages. We don’t use language only to communicate to each other in practical way, but to show our emotions, beliefs, experiences and feel each other.
    “It is not primarily to communicate information that novels and short stories and plays and poems are written. These exist to bring us a sense and perception of life, to widen and sharpen our contacts with existence. Their concern is with experience.We all have an inner need. “(1)

    In my view I see watercolor as poem, a way of penetrating into the existence of things and happenings.
Watercolor is some kind of self discovery for me.

  (1) An excerpt from “Literature: book II Poetry” by: Laurence Perrine, Southern Methodist University.


1 comment:

  1. maryam:سلام نام زیبای خداوند است خوشحالم که مدیرگروه شرق اینقدر فعاله

    ReplyDelete

whats your idea? شما چه می اندیشید ؟